درباره هند
معرفی هند، از فرهنگ و آداب و رسوم تا وضعیت معیشتی و اقتصادی
تحول اقتصادی در هند
هندوستان با انجام اصلاحات اقتصادی توانست فقر، عقبماندگی و بحرانهای اقتصادی دوران جنگ سرد را تا حدود زیادی پشت سر بگذارد. در نهایت هند توانست به مرحلهای از رشد برسد که به یکی از قدرتهای بزرگ جهان تبدیل شود. البته درباره توسعه در هند اتفاقنظر میان اقتصاددانان وجود ندارد و بیشتر هند را نمونهای از رشد بالا و سریع میدانند تا کشوری که الفبای توسعه را از بر کرده باشد. هند با انجام اصلاحات نظام اقتصادیاش در سال 1991 به چهارمین اقتصاد رو به رشد جهان و دومین اقتصاد در حال رشد از نظر سرعت رشد اقتصادی تبدیل شد. علاوه بر اینها از نظر تولید صنعتی در رتبه یازدهم و از نظر برخورداری از نیروی انسانی ماهر و تحصیلکرده در ردیف سوم در جهان قرار گرفت. برای حل مشکلاتی که در اخرین دوره تحول سیاست اقتصادی هند به وجود آمد، نخستوزیر هند و وزیر امور مالی با استفاده از وامهای کوتاهمدت و انجام اصلاحات اقتصادی گسترده، این بحران را از سر گذراندند. در این دوره استراتژی صنعتیسازی از طریق جایگزینی واردات کنار گذاشته و سیاستهای همسوتر با بازار آزاد اتخاذ شد. از مهمترین اقدامات این دوره میتوان به اجرای رژیم تعدیل ساختاری، کاهش تعرفهها و یارانههای کشاورزی، آسانسازی قوانین سرمایهگذاری و کوچک کردن بخش عمومی نام برد. در پی این سیاستها اندازه دولت کوچک و سلطه آن بر اقتصاد هند کمتر شد. در نتیجه هند که تا کمتر از یک قرن پیش کشوری فقیر از صنایع و سواد و رفاه بود، به یک شریک تجاری ارزشمند برای کشورهای صنعتی و به مقصدی جذاب برای سرمایهگذاری تبدیل شد. شاید بتوان یکی از مهمترین اتفاقهای این دوره را درک درست رهبران هندی از پتانسیلهای بالقوه کشور دانست. در کنار رشد اقتصادی 11.3 درصدی در بخش صنعت و رشد 11 درصدی در بخش خدمات، صادرات نرمافزار این کشور از سال 1991 به بعد تا سال 2007 سالانه بیش از 50 درصد رشد داشته است. رشد اقتصاد هند در فاصله سالهای 2000 تا 2011 بهطور میانگین 7.45 درصد بوده است که این کشور را دومین کشور بعد از چین، از نظر رشد اقتصادی قرار داده است. افزایش نیروی کار ماهر، صنایع پیشرفته تکنولوژیکی داخل و بهبود موقعیت منطقهای و بینالمللی هند از جمله دستاوردهای تحولات اقتصادی این کشور در این دوره بود.
ساختار سیاسی و نظام حکومتی هند
بر اساس قانون اساسی سال 1950، نظام سیاسی هند دموکراسی پارلمانی و مرکب از دو مجلس است. ساختار دولت هند فدرالی است و ایالت ها و سرزمین های تحت اداره دولت مرکزی دارای دولت های منتخب هستند. دولت های مرکزی و ایالتی از طریق انتخابات مستقیم شکل می گیرند. وزرای دولت هم زمان در قوه مقننه (پارلمان) عضویت دارند. شوراها از پایین ترین سطوح در روستاها آغاز می شوند و تا رده های بخش، شهر، ناحیه، ایالت و دولت مرکزی (مجلس راجیاسابها یا شورای ایالات) ارتقاء می یابند. شهرداری ها دارای استقلال مالی و مدیریتی هستند و شهرداران با رای اعضای شورا برگزیده می شوند.
قوه مقننه شامل ریاست جمهوری، مجلس علیا یا راجاسابها (شورای ایالات) و مجلس سفلی یا لوک سابها (مجلس مردمی) است. انتخابات پارلمانی سراسری جهت انتخاب 543 نماینده مجلس لوک سابها (که کلا 545 صندلی دارد) هر 5 سال یک بار برگزار می شود. دو نماینده نیز از بین هندی های انگلیسی تبار از سوی رییس جمهور انتخاب می گردند.
راجیاسابها یا مجلس سنا نیز دارای 245عضو است و اعضای آن برای 6 سال انتخاب میشوند که 12نفر آنها توسط رئیس جمهوری منصوب می گردند. این دوازده نفر از میان ادبا، دانشمندان، هنرمندان و نیکوکاران برجسته انتخاب شده و بقیه اعضای راجیاسابها، نمایندگان ایالات و فرمانداری های کل می باشند. انتخابات راجیاسابها غیرمستقیم است. راجیاسابها مشمول انحلال نمی گردد و یک سوم اعضای آن در پایان هر دو سال تعویض می شوند.
در ساختار فدرالی و پارلمانی هند احزاب سیاسی، واجد جایگاهی محوری هستند. مهمترین احزاب هند عبارتند از حزب کنگره ملی هند که در سال 1885 توسط مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو تأسیس شده و قدیمی ترین حزب سیاسی هند محسوب می گردد. حزب مهم دیگر حزب مردم هند BJP است که در حال حاضر با در اختیار داشتن قدرت دولت را تشکیل داده است. این حزب در انتخابات سراسری ماه های آوریل مه 2019 میلادی با کسب 352 کرسی (از مجموع 545 کرسی)، دولت را تشکیل و در حال حاضر آقای نارندرا مودی، از این حزب، نخست وزیر هند می باشد.